نویسنده: root

  • نقشه‌ی دانش و کاربرد آن در تحلیل داده‌های تاریخ هنر

    نقشه‌ی دانش و کاربرد آن در تحلیل داده‌های تاریخ هنر

    Knowledge mapping and its application in analyzing art and architecture history data//—–//2025-12-06//—–//دنا شمسی زاده و الهه وثوقی//—–//

    نشست سوم پژوهش نگاری؛ نقشه‌ی دانش و کاربرد آن در تحلیل داده‌های تاریخ هنر: نمونه‌ی زندگی حرفه‌ای و دستاوردهای هنری زنان در مدرسه‌ی باوهاوس

    //—–//

    //—–//

    //—–//
    summary

  • واحه و باغ ایرانی، اسکان در مناطق گرم و خشک

    واحه و باغ ایرانی، اسکان در مناطق گرم و خشک

    oasis-the-pattern-of-persian-garden-and-settlement-in-hot-and-arid-regions//—–//2025-06-19//—–//سید حسن تقوائی با پرسشگری حمیدرضا جیحانی//—–//

    نشست هشتم باغ‌خوانی؛ واحه و باغ ایرانی اسکان در مناطق گرم و خشک

    //—–//

    //—–//

    //—–//

  • پادکست تستی اپیزود جدید

    پادکست تستی اپیزود جدید

    podcast-episode
    //—–//
    test-podcast
    //—–//

    1

    //—–//
    2025-9-21
    //—–//
    این یک ترنسکریپت تستی می باشد

    //—–//

  • تست پادکست

    تست پادکست

    podcast
    //—–//
    test-podcast
    //—–//
    hadish
    //—–//
    این یک پادکست تستی می باشد

  • فضا در نگار گری ایرانی

    فضا در نگار گری ایرانی

    The Concept of Space in Persian Miniature Painting//—–//2025-8-26//—–//سعید خاقانی//—–//

    دومین نشست از سلسله‌نشست‌های تاریخ و تئوری و نقد معماری و هنر

    //—–//

    فضا در نگارگری ایرانی


    //—–//

    //—–//

    ترنسکریپت گفت و گو

    //—–//

    دومین جلسه از سلسله‌نشست‌های تاریخ و تئوری و نقد معماری و هنر به سخنرانی سعید خاقانی با موضوع « فضا در نگارگری ایرانی» اختصاص یافت. خاقانی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و پژوهشگر حوزه‌ی تاریخ معماری و هنر، با استفاده از نمونه‌های مختلف نگاره‌ها به موضوعاتی از قبیل رابطه‌ی طبیعت و معماری، تعامل انسان با فضاها در نگاره‌ها، فضاهای نیمه‌باز و … پرداخت. همچنین از مفاهیمی چون فرم، قاب، عمق و … سخن گفت و در ادامه با اشاره به روش‌شناسی تاریخ هنر سعی کرد جایگاه تاریخ‌نگار نسبت به نگاره‌ها و مواجهه‌ای را که می‌تواند با این آثار داشته باشد، توضیح دهد.

    سپس پرسش‌های حاضران جلسه مطرح شد. این پرسش‌ها از نگاهی کل‌گرا آغاز شد و به سمت طرح ابهاماتی در خوانش نگاره‌ها و اجزای آن‌ها حرکت کرد. بدین ترتیب در ابتدا از نگارگری و ارتباط آن با معماری پرسیده شد. خاقانی با بیان این‌که معماری و نگارگری به مثابه‌ی محصولات مشترک فرهنگی می‌توانند مورد توجه قرار بگیرند، بر این نکته تأکید کرد که برقراری ارتباط میان نگارگری و معماری مستلزم تفسیر است و نباید با اتصال‌های مستقیم دچار خطا شویم. در ادامه‌ با پرسش از عناصر نگاره‌ها توضیحاتی در این خصوص مطرح شد و جلسه پس از پرسش و پاسخ و طرح ابهامات حاضران پایان یافت. نسخه‌ی ضبط شده‌ی این سخنرانی را می‌توانید در اینجا ملاحظه بفرمایید.

  • جستجو در بانک‌های اطلاعات

    جستجو در بانک‌های اطلاعات

    research-data-banks//—–//2025-8-19//—–//نیلوفر رضوی – آزاده خشنودی//—–//

    در جلسه اول، با نحوه کارکرد موتورهای جستجو و انتخاب موتور مناسب برای هر هدف آشنا شدیم.
    در این جلسه، به سراغ جستجو با کلیدواژه‌ها در بانک‌های اطلاعاتی رفتیم؛ یاد گرفتیم چطور کلمات کلیدی مناسب انتخاب کنیم، آن‌ها را به‌درستی ترکیب کنیم و با استفاده از عملگرهای جستجو، دقیق‌ترین و مرتبط‌ترین نتایج را بیابیم.

    //—–//

    //—–//

    //—–//

  • باغ‌‌های رنسانس به روایت کریستوف ژیرو

    باغ‌‌های رنسانس به روایت کریستوف ژیرو

    Renaissance Gardens//—–//الهه وثوقی//—–// رنسانس، دوره‌ای از باززایی فکری و هنری بود که نگاهی تازه به انسان، طبیعت و هستی ارائه کرد. در این دوران، باغ از یک فضای بسته و کارکردی قرون وسطایی، به محیطی باز، معنادار و الهام‌گرفته از طبیعت باستانی تبدیل شد.

    //—–//

     

    طلوع انسان، افول دیوارها

    با آغاز رنسانس، نگاهی نو به هستی، انسان و طبیعت پدیدار شد. این دوران، که از بطن بحران‌های قرون وسطی زاده شد، حامل نوزایی‌ای بود که نه‌فقط در هنر و فلسفه، بلکه در شیوۀ دیدن و زیستن در طبیعت نیز انعکاس یافت. اگر در قرون وسطی باغ پناهگاهی درون‌گرا، کارکردی و محصور بود، در رنسانس به فضایی گشوده، معنادار و حاصل اراده‌ای آگاهانه برای احیای دوبارۀ درک باستانی از طبیعت تبدیل شد. آنجا که در گذشته دیوارها بلند و اندیشه‌ها کوتاه بود، اکنون دیوارها کوتاه‌تر می‌شد و نگاه تا افق امتداد می‌یافت.

    باغ های رنسانس
    تمثیل حکومت خوب، اثر آمبروجو لورنزتی، ۱۳۳۸- ۱۳۳۹ میلادی.

     

    بیداری طبیعت: بازگشت نگاه انسانی

    طبیعت که در قرون وسطی موجودی تاریک، گناه‌آلود و تهدیدآمیز بود، در رنسانس به عنصری الهام‌بخش، زیبا و تأمل‌برانگیز تبدیل شد. روایت فرانچسکو پترارک از صعود به کوه ونتو ــ و نگاه او از قله به گستره‌ای از زمین ــ نمادی از بیداری نگاه انسانی نسبت به طبیعت گردید. او می‌نویسد: «فکر می‌کنی آن روز چندبار برگشتم تا نگاهی بیندازم به قلۀ کوهی که در برابر گسترۀ تأمل انسانی به‌سختی به‌اندازۀ یک وجب می‌نمود؟». ازاین‌پس، طبیعت نه‌تنها مکانی برای تأمین نیاز، بلکه صحنه‌ای برای درک، تجربه و خلق معنا محسوب می‌شد.

     

    کوه ونتو
    «این چشم‌انداز اثر دورر، از نخستین نمونه‌های نقاشی منظر مستقل در تاریخ هنر غرب است، تصویری که بدون حضور انسان یا داستان مذهبی، صرفاً به طبیعت نگاه می‌کند. این نگاه تأملی، با روایت پترارک از صعود به کوه ونتو هم‌راستا است و نشان‌دهندۀ تغییری اساسی در نگرش رنسانسی به طبیعت چون موضوعی شایسته‌ی ادراک، تفکر و بازنمایی مستقل است». ماخذ

    احیای الگوی زندگی در ویلا روستیکا و ویلا اوربانا

    در دل این نگاه نو، الگوی زندگی دوگانۀ رومی ــ ویلا اوربانا (شهری) و ویلا روستیکا (روستایی) ــ احیا شد. اَشراف نوظهور، مانند خاندان مدیچی، ویلاهایی را در دامنۀ تپه‌ها و حومه‌های فلورانس بنا کردند که هم مکانی برای استراحت و مطالعه بود، هم جلوه‌ای از منزلت اجتماعی. این ویلاها بر فراز تراس‌هایی ساخته می‌شد که به باغ‌هایی منظم و چشم‌اندازهایی دوردست مشرف بود. در اینجا، «بودن» در طبیعت، به ‌معنای «فهمیدن» و «تسلط داشتن» بر آن بود.

    ویلا دستهباغ بوبولی
    Palazo Pitti- Boboli Gardens

    پرسپکتیو: دیدن به‌مثابۀ ساختن

    از بنیادی‌ترین تحولات رنسانس، کشف پرسپکتیو خطی بود؛ علمی که ابتدا در نقاشی و معماری شکل گرفت اما خیلی زود به باغ‌سازی هم راه یافت. باغ رنسانسی همچون نقاشی‌ای سه‌بعدی طراحی می‌شد: محوری مرکزی داشت و با تراس‌ها و گیاهان طوری قاب گرفته می‌شد که چشم را از نقطۀ آغاز به‌سوی پایانی ازپیش‌اندیشیده هدایت می‌کرد. فواره‌ای در انتهای محور، مجسمه‌ای در میانۀ مسیر یا دریچه‌ای به چشم‌اندازی دوردست، همگی در خدمت روایت بصری بودند.

    ویلا دسته- باغ رنسانس
    Garden of the Villa d’Este in Tivoli

    هندسه: نظم بر فراز طبیعت

    طبیعت در باغ رنسانس دیگر طبیعتی وحشی و رام‌نشده نبود. نظم هندسی، در قالب پارترها ــ باغچه‌هایی با نقوش گیاهی محصور در قاب‌های شمشاد کوتاه ــ همچون فرش‌هایی از سبزی و رنگ، چشم‌اندازی چشم‌نواز از تراس ویلا را پدید می‌آورد. شمشادهای خوش‌تراش، رزهای رنگارنگ و گیاهان معطر در کنار یکدیگر قرار می‌گرفتند، درحالی‌که مسیرهای متقاطع، پرچین‌های منظم و نسبت‌های طلایی ساختار باغ را سامان می‌دادند. زمین با دقت تسطیح می‌شد. تراس‌ها با ظرافتی معمارانه در سطوح مختلف چیده می‌شد و مسیرها با نظمی ریاضی‌وار ترسیم می‌شد. این هندسه صرفاً تجلی زیبایی‌شناسی نبود، بلکه بیانی از اقتدار عقل انسان بر آشوب طبیعت به‌ شمار می‌رفت.

    ویلا مدیچی باغ رنسانس
    Medici Villas and Gardens in Tuscany

     

    آب: صدا، حرکت، روایت

    آب در باغ رنسانسی نه‌فقط برای طراوت، بلکه برای روایت بود. در طراحی این باغ‌ها، آب از بالاترین نقطه، همچون سرچشمه‌ای الهی، آغاز می‌شد و در سفری تدریجی از آبشارها، فواره‌ها، مجسمه‌ها و زنجیره‌های سنگی عبور می‌کرد و سرانجام، آرام در استخری فرومی‌نشست. در ویلا لانته، مسیر آب استعاره‌ای از سیر تمدن انسان است: از بی‌نظمی طبیعت تا نظم عقلانی، از وحشی‌بودن تا خردمندی.

    آبراهه‌ها و استخرها با دقت هندسی در مسیر حرکت بازدیدکننده جای می‌گرفت: گاه به‌آرامیِ نجوا و گاه با صدایی رسا و خروشان. درامتداد این مسیر، پیکره‌هایی از خدایان، نیمف‌ها و قهرمانان اساطیری جای داشتند و گویی هریک حکایتی را به تماشاگر گوشزد می‌کرد. در برخی نقاط، شوخی‌های طراحی‌شده با آب ــ آنچه «فوارۀ سیلاب» خوانده می‌شد ــ به‌ناگاه بازدیدکننده را غافلگیر و خیس می‌کرد. این اتفاق نماد هوشیاری و بیداری در برابر بازی‌های طبیعت و قدرت نهفته در آن بود.

    ویلا دستهباغ رنسانس
    Villa d’Este

    فولی: میراث کلاسیک در باغ

    پرسپکتیو خطی، در ترکیب با تم‌های اساطیری، هستۀ روایت بصری باغ را شکل می‌داد. با تحول نگاه هنرمندان به طبیعت، باغ‌ها نیز از فضای صرفاً کارکردی یا تأملی فراتر رفته و به روایت‌هایی چندلایه از دنیای باستان، اساطیر یونانی و رومی، و ادبیات کلاسیک بدل شدند.

    .یلا بورجسفولی باغ رنسانس
    The Temple of Aesculapius in Villa Borghese gardens

     

    در پیچ‌و‌خم این باغ‌ها، تندیس‌هایی از خدایان پانتئون، نیمف‌ها، میوزها، ساتیرها و فائون‌ها در میان بوته‌ها و درختان سر برمی‌آوردند. در دل پرچین‌ها، غارهای نمادین، معابد کوچک، ستون‌های شکسته و سکوهای سنگی ــ که به آن‌ها فولی گفته می‌شد ــ هریک حکایت‌گری خاموش بودند. هر فولی بخشی از روایت گسترده‌تری بود که بازدیدکننده در مسیر تدریجی‌اش آن را کشف می‌کرد.

    منظر در باغ رنسانس فقط دیده نمی‌شد بلکه خوانده می‌شد. روایت از مسیر عبور آغاز می‌شد، از میان آبراهه‌ها و تندیس‌ها می‌گذشت، و درامتداد محورها، تپه‌ها و مناظر دوردست تجربه‌ای فکری، حسی و معنایی را رقم می‌زد.

    باغ رنسانسویلا بورجس میراث کلاسیک
    Villa Borghese gardens

     

    سلسله‌مراتب فضایی: از وحشی به نظم یافته

    باغ‌های رنسانس اغلب با بخش‌هایی جنگلی آغاز می‌شد: فضاهایی با درختان بلند و نور اندک که به‌تدریج به باغچه‌های هندسی و روشن ختم می‌شدند. این تضاد نمادی از تحول درونی انسان ، از طبیعت رام‌نشده به عقل مهارکننده، بود. سطوح مختلف باغ ــ از تراس بالا تا فوارۀ اصلی در کوادراتو ــ نه‌تنها اختلاف ارتفاع، بلکه اختلاف در درجۀ نظم را بازنمایی می‌کرد.

    ویلا دسته
    Villa d’Este, Tivoli, Italy ماخذ

     

     Belvedere  وVeduta: دید، تسلط، تأمل

    در پایان محور اصلی یا بر فراز تراس‌ها، سکوهایی با نام ایتالیایی «Belvedere» ساخته می‌شد که جایگاهی برای تماشای چشم‌اندازهای دور شهر، دشت، تاکستان و افق کوهستان بود. این بلندی‌ها نه‌تنها محل دیدن بلکه تمثیلی از تأمل، تسلط و جایگاه انسان در جهان به حساب می‌آمد. در دل این ساختار، مفهوم «Veduta» یا چشم‌انداز دور، معنایی فراتر یافت: بازتاب آزادی ذهن و گسترۀ اندیشه. تماشا، تأمل و تملک در Belvedere در هم می‌آمیخت و  انسان رنسانسی، از فراز آن، هم به طبیعت می‌نگریست، و هم آن را با نظم و فهم، تفسیر و تسخیر می‌کرد.

    ویلا دسته
    Villa d’Este, Tivoli ماخذ

    تأثیر و گسترش باغ‌های رنسانس

    تا پایان قرن شانزدهم، باغ‌های رنسانس در سراسر اروپا گسترش یافته بودند. ایتالیا همچنان مرکز اصلی طراحی باقی ماند، اما اشراف اروپایی، به‌ویژه در فرانسه و اسپانیا، ویلاها و باغ‌های رنسانسی را الگویی برای نمایش قدرت، ثروت و دانش خود قرار دادند.

    این باغ‌ها نه‌فقط مکان‌هایی برای تفریح بلکه بیانیه‌ای سیاسی و فلسفی بودند. نظم هندسی آن‌ها نمایانگر عقلانیت و علم بود، درحالی‌که مجسمه‌های اساطیری و روایت‌های نمادینشان، ارتباط با میراث روم و یونان باستان را القا می‌کرد. این باغ‌ها صحنه‌ای برای نمایش قدرت انسان بر طبیعت بودند، تفکری که بعدها در باغ‌های باروک به اوج خود رسید.

    ویلا لانتهرنسانس باغ رنسانس
    Plan and section of the Villa Lante at Bagnaia, gencrally regarded as the finest of Italy’s villas

     

    مطالعۀ بیشتر

    Girot, C. (2016). The course of landscape architecture: A history of our designs on the natural world, from prehistory to the present. Thames & Hudson.

     

  • کارگاه جستجو در پایگاه‌های اطلاعاتی

    کارگاه جستجو در پایگاه‌های اطلاعاتی

    databanks//—–//2025-8-10//—–//نیلوفر رضوی – ریحانه خاقانپور//—–//نخستین نشست از سلسله‌نشست‌های پژوهش نگاری با موضوع:«اعتبار اصطلاح معماری منظر» این نشست به همت متن‌آویس برگزار شد.//—–//

     

    //—–//

    //—–//

  • تکیه دولت

    تکیه دولت

    TEKYEdowlat//—–//الهه وثوقی//—–// این نوشتار، به تحلیل  بنای تکیه دولت می‌پردازد؛ فضایی آیینی–سیاسی در قلب تهران قاجاری که با فرم مدور و جایگاه کالبدی خاص خود، تلفیقی از سنت معماری ایرانی و اهداف نمایشی سلطنت ناصری را بازنمایی می‌کند. تمرکز متن بر تکیه به‌مثابه ابزار مشروعیت‌بخشی، با نگاهی به ساختار فضایی، کارکردهای نمادین و نسبت آن با قدرت سیاسی است.

    //—–//

    تکیه دولت از جمله مهم‌ترین یادگارهای معماری دوران قاجار است که در آن، تلفیق ساختار آیینی–نمایشی با اراده سلطنتی، به خلق فضایی منحصربه‌فرد در محدود ارگ تهان انجامیده است. بنایی که هم در کالبد خود فرم تماشاخانه‌ای دارد، هم در عملکرد، صحنه‌ اجرای پرشکوه آیین‌های عاشورایی است، و هم در سطوح نمادین، پیوند قدرت شاهی با مشروعیت مذهبی را بازنمایی می‌کند. این بنا توسط رضا شاه تخریب شد.

    موقعیت مکانی و ملاحظات نمادین در مکان‌گزینی

    تکیه دولت در قلب تهران ناصری و در پیوند مستقیم با ساختار قدرت، در جنوب شرقی ارگ سلطنتی تهران، مجاور عمارت شمس‌العماره و کاخ گلستان ساخته شد. ساخت آن، در فضایی صورت گرفت که پیش‌تر محل استقرار گرمابه‌ای متروک، سیاه‌چال و بخشی از املاک مصادره‌شده امیرکبیر بود؛ جایی که اکنون نمادی از بازتملک قدرت سلطنتی توسط ناصرالدین‌شاه تلقی می‌شود.

    ارگ سلطنتی تهران
    موقعیت قرارگیری تکیه دولت نسبت به ارگ سلطنتی- نقشه پایه از عبدلغفار افزوده گرافیکی از متن آویس

    دسترسی و جایگاه کالبدی تکیه دولت

    تکیه دولت در موقعیتی کاملاً مرکزی و استراتژیک در مجموعه ارگ سلطنتی تهران جای گرفته بود. مسیرهای اصلی دسترسی به آن عبارت بودند از:

     

    راه منشعب از سردر شمس‌العماره و خیابان ناصریه

    ورودی اول، ورودی اصلی و بزرگ در ضلع شرقی تکیه بود که برای ورود مردان با دری دو لنگه و سردری جناغی طراحی شده بود.

    تکیه دولت
    ورودی اصلی تکیه دولت از شرق- ماخذ

    دسترسی از میدان ارگ

    ورودی دوم، ورودی ضلع غربی برای زنان، از سمت میدان ارگ با سردر جناغی و شش مناره کوچک در دو طرف که با کاشی مُعَقَّلی پوشیده شده بود.

    راه منشعب از باغ گلشن و ورودی کاخ‌های سلطنتی
    ورودی سوم: راهرو پر پیچ وخم و تاریکی بود که قسمت شاه نشین تکیه را به ضلع جنوبی کاخ گلستان وصل می‌کرد و شاه برای ورود به تکیه از آن می‌گذشت.

    نقشه ارگ سلطنتی
    نقشه ارگ سلطنتی تهران است که توسط دکتر فُورویه (پزشک فرانسوی ناصرالدین‌شاه) افزوده گرافیکی از متن آویس

    این دوگانگی در دسترسی، به‌خوبی ماهیت «دووجهی» تکیه دولت را آشکار می‌کند:

    • از یک‌سو، فضایی تشریفاتی–شاهانه برای مشروعیت‌یابی سلطنت
    • از سوی دیگر، مکان تجمع عمومی برای آیین‌های مذهبی فراگیر مانند تعزیه.

    پس از انقراض قاجار، در سال ۱۳۱۷ خورشیدی، اداره بیوتات سلطنتی زمین تکیه را به بانک ملی واگذار کرد. این امر، عملاً نقطه پایان نقش آیینی–سیاسی این فضای تاریخی بود.

    تکیه دولت سال 1335
    تصویر هوایی سال 1335 و موقعیت ارگ تهران- ماخذ

    فرم مدور؛ هندسه‌ی قدرت یا کارکرد دیداری؟

    برخلاف بیشتر تکایای ایرانی که چهارضلعی یا مستطیلی بودند، تکیه دولت با فرمی کاملاً دایره‌ای ساخته شد. این فرم، گذشته از پیشینه کهن آن در معماری غربی (از کولوسئوم تا آمفی‌تئاترهای یونانی)، دارای دو کارکرد موازی در این پروژه بود:

    1. نمایش نمادین مرکزیت قدرت: شاه در بالاترین جایگاه، در نقطه نادیدنی ولی حاکم بر کل صحنه می‌نشست. فرم دایره، مخاطب را به مرکز، و در واقع به نهاد سلطنت بازمی‌گرداند.
    2. امکان دید همزمان و مشارکت جمعی: تعزیه‌خوانی به عنوان یک آیین نمایشی–آیینی، نیازمند مرکزیتی نمایشی بود که برای تماشای همه حاضران مناسب باشد.

    ابن بلخی درباره اردشیرخوره گفته بود: «دایره چنان‌که پرگار باشد»؛ درباره تکیه دولت نیز می‌توان گفت: «دایره‌ای که شاه مرکز آن است».

    پلان تکیه دولت
    پلان تکیه دولت، ترسیم شده بر مبنای پیگردی سال 1374 سازمان میراث فرهنگی- باز ترسیم متن آویس

    ساختار فنی: تلفیق معماری سنتی با اراده سلطنتی

    مطابق با یافته‌های پژوهشی و تصاویر دوره قاجار، ساختار تکیه دولت در سه سطح مورد بررسی قرار می‌گیرد:

    ۱. پی‌سازی و شالوده:

    • پی از آجر و ملات گل و آهک ساخته شده، با تکنیک‌های سنتی معماری ایرانی.
    • دیوارهای قطور و طاق‌نماهای بنایی، ساختار باربر اصلی را تشکیل می‌دادند.

    ۲. بدنه و طبقات:

    • سه طبقه روی زمین + سردابه (چهار سطح عملکردی)
    • حجره‌هایی برای خواص، رجال، زنان، و عوام مردم
    • تفکیک دیداری و فیزیکی میان طبقات بر اساس سلسله‌مراتب اجتماعی. سقف و سازه افقی:
      • سقف چوبی با هشت هلال، متکی به تیرهای قوسی و بست‌های فلزی
      • در برخی منابع، اشاره به پوشش پارچه‌ای کرباسی عظیم که در زمستان و تابستان بسته می‌شد.

      این سقف ترکیبی بود از فن بومی (چوب و بست فلزی) و ایده وارداتی (فرم گنبد آمفی‌تئاتری)

      آنتوان سوروگین (Antoin Sevruguin) ماخذ

    مکان–نما یا قدرت‌نما؟ عملکرد سیاسی فضا

    همچون اردشیرخوره که بنیان قدرت اردشیر اول را نمایندگی می‌کرد، تکیه دولت نیز فضا را به خدمت بازنمایی قدرت مشروع درآورد:

    • شاه در بالاترین جایگاه و در پشت پرده زنبوری، شاهد تعزیه بود ولی دیده نمی‌شد.
    • تعزیه‌های نمایشی با موضوعات کربلا، به صورت دقیق، طراحی‌شده و برنامه‌ریزی‌شده برای مخاطبان متنوع داخلی و خارجی اجرا می‌شد.
    • حتی سفارت‌های خارجی نیز با شرایط خاص اجازه حضور داشتند.

    تکیه دولت نه‌تنها فضای عزاداری، بلکه نوعی سیاست‌نمایی مذهبی بود.

     

    فضایی میان آیین، سیاست و نمایش

    همان‌گونه که اردشیرخوره را باید یک «فضای تأسیسی در آغاز سلطنت» دانست، تکیه دولت نیز نمایانگر بازتولید مشروعیت در بطن سلطنت ناصری است.

    • در فرم، الهام از غرب؛ در ساخت، وفاداری به سنت
    • در کارکرد، صحنه عزاداری؛ در لایه پنهان، صحنه نمایش قدرت
    • در کالبد، فضایی مشارکتی؛ در چیدمان، سلسله‌مراتبی

      ارنست هولتسر (Ernst Hoeltzer)- مراسم تشییع پیکر ناصر الدین شاه. ماخذ
  • معبد دلفی-تحلیل و بررسی

    معبد دلفی-تحلیل و بررسی

    delfi//—–//فائزه احمدی//—–// تحلیل و بررسی «معبد دلفی» توسط فائزه احمدی برای درس تاریخ معماری منظر، به راهنمایی مدرس خانم نیلوفر رضوی، تهیه شده است. گزارش حاضر به تحلیل معبد دلفی در یونان باستان می‌پردازد؛ بررسی موقعیت جغرافیایی، ساختار فضایی، ارتباط با اسطوره آپولو، نقش تئاتر و استادیوم، و تأثیر فرهنگ بدنی و هنری در معماری منظر از جمله محورهای اصلی این پژوهش هستند.

    //—–//

    مقدمه

    مجسمه آپولو Apollo Phoebus (Equivalent Roman)

    انتخاب مکان معبد دلفی بر پایه آیین‌ها و موقعیت اجرام آسمانی

    https://link.springer.com/article/10.1007/s00004-015-0276-2

    بررسی مجموعه معبد دلفی

    مکان قرارگیری شهر دلفی در یونان
    موقعیت معبد دلفی
    منظرهٔ رو به روی معبد دلفی و مجموعهٔ تاریخی آن، چشم‌اندازی بی‌نظیر و دراماتیک به سوی کوه‌های پارناسوس است

     

    مجموعه دلفی
    مجموعه دلفی به‌عنوان سایت مورد نظر پژوهش- گوگل ارث

    تحلیل پلان و مسیر معبد دلفی

    سایت پلان مجموعه دلفی
    سایت پلان مجموعه دلفی- ماخذ تصویر راستماخذ تصویر چپ

    جهت‌گیری مجموعه

    ماخذ تصویر

    این مسیر از ابتدا تا معبد، با فرهنگ مذهبی و آیین‌های مرتبط پیوند خورده بود و در طول آن ساختمان‌ها و بناهای مذهبی متعددی وجود داشت که مردم هدایا و نذورات خود را به آپولو تقدیم می‌کردند. پس از معبد، تئاتر و استادیوم قرار داشت که میزبان فعالیت‌های فرهنگی بود. بخش عمده‌ای از این فضاها به عبادت و بزرگداشت خدای رقص، موسیقی و شعر، یعنی آپولو اختصاص داشت و مسابقاتی نیز به همین منظور برگزار می‌شد.

    امروزه در ادامه این مسیر پرشیب، موزه‌ای قرار دارد که گویای تاریخ و فرهنگ این مجموعه است. با بررسی دقیق‌تر این مجموعه، پرسش‌هایی مطرح می‌شود که برای پاسخ به آن‌ها نیازمند شناخت عمیق‌تر فرهنگ جامعه هستیم. برخی از این پرسش‌ها به شرح زیر است.

    ماخذ تصویر

    محدوده اطراف معبد دلفی شامل دو مجموعه مقدس است: یکی معبد آپولو و دیگری معبد آتنا، به‌علاوه تئاتر و فضاهای ورزشی. همه این‌ها بر دامنه یک تپه ساخته شده‌اند، در مکانی که زمانی به عنوان مرکز زمین تصور می‌شد.

    ماخذ تصویر

     

    • تفاوت ژیمناسیوم و استادیوم چیست؟
    • دلیل وجود حمام‌ها و مکان‌های تطهیر در اطراف این بناها چیست و چرا مردم خود را در چشمه می‌شستند و آن را مقدس می‌پنداشتند؟
    • علت وجود تئاتر و استادیوم، که بناهایی غیرمذهبی محسوب می‌شوند، در مجموعه معبد دلفی چه بوده است؟

    پیش‌درآمدی بر فرهنگ حاکم بر آن زمان:

    معبد دلفی
    بازنمایی معبد دلفی

    تفاوت ژیمناسیوم و استادیوم در چیست؟

    دلیل وجود بناهایی غیرمذهبی مانند تئاتر در مجموعه معبد دلفی چه بود؟

    تیاتر دلفی
    تئاتر باستانی دلفی بر روی تپهٔ معبد آپولون ساخته شده است.

    دلیل وجود حمام‌ها و مکان‌های تطهیر در اطراف معبد دلفی بناها چیست و چرا خود را در چشمه می‌شستند و آن را مقدس می‌پنداشتند؟

    حمام معبد دلفی
    حمام دلفی

     

    نکات دیگر:

    • معبد دلفی به دلیل واقع‌شدن در کوه، دید وسیعی به اطراف دارد و منظره‌ای زیبا را در اختیار تماشاگران قرار می‌دهد.طراحی معبد آپولو به گونه‌ای است که هماهنگی و یکپارچگی فوق‌العاده‌ای با توپوگرافی و طبیعت پیرامون دلفی دارد.

    https://www.greekmythology.com/Olympians/Apollo/apollo.html

    https://link.springer.com/article/10.1007/s00004-015-0276-2

    https://www.livius.org/articles/place/delphi/delphi-photos/101-castalian-spring/

    https://joyofmuseums.com/museums/europe/greece-museums/delphi-museums/

    https://www.greeka.com/sterea/delphi/sightseeing/castalian

    Delphi Greece

    https://commons.wikimedia.org/wiki/File:Plan_Delphi_Sanctuary_of_Apollo.svg

    https://www.anasynthesis.co.uk/index.php/delphi/temple-of-apollo

    The Temple of Apollo at Didyma